پیامبر جرجیس
جرجیس یا نام های دیگری مثل گئورگ یا جورج قدیس به نام های یک پیامبر ار بنی اسرائیل اشاره می کند. جرجیس بعد از عیسی مسیح زندگی می کرده است. از افرادی به نام های ابن بابویه و قطب راوندی از ابن عباس روایت شده است که خداوند ، شخصی به نام جرجیس را به مقام پیامبری رسانده است و به شهر شام فرستاده است. در افسانه های مسیحی از دلاوری و جنگ آوری جرجیس یاد شده است.
جرجیس در نماد ملی گرجستان
در روایات طبری ، جرجیس از بندگان نیکو کار و از اهالی فلسطین بوده است. قصه جرجیس در پاره ای از منابع حدیثی شیعه ، نظیر قصص النبیاء قطب راوندی ، بحارالانوار مجلسی و النور المبین فی قصص الانبیاء و المرسلین جزایری آمده است که با نقل طبری و ثعلبی تفاوتهایی دارد.
در برخی اشعار فارسی از جرجیس ، به عنوان اسوه پایداری که بارها مورد امتحان الهی قرار گرفته ، یاد شده است.همچنین در یک مثل مشهور فارسی به جرجیس اشاره شده است.
درگنجینه های ضرب المثل فارسی
روباهی مرغی به دندان گرفت تا آن را بخورد و مسیری را طی می کرد . مرغ فکری به ذهنش می رسد و برای آخرین درخواست از او می خواهد که قبل از خوردن او نام یکی از پیامبران را به زبان آورد . روباه هم که بسیار زیرک بود و می دانست با آوردن نام دهانش باز و مرغ را از کف می دهد ، نام جرجیس را بر زبان می آورد تا هم به خواسته مرغ عمل کرده باشد و هم دهانش بسته بماند. بر این اساس ضرب المثلی به وجود آمد تحت این عنوان که فلانی بین این همه پیامبر جرجیس را انتخاب کرده است و به زرنگی یک شخص در انجام یک عمل اشاره دارد.
مقبره
مقبره ای منتسب به حضرت جرجیس در ایران (استان آذربایجان شرقی ، شهرستان جلفا، منطقه دره شام ، روستای ویرانباغ ) قرار دارد .
سرگذشت فوت جرجیس پیامبر
عطار می نویسد :"او را زنده در آتش انداختند ، گوشتهایش را با شانه ی آهنین تکه تکه کردند و چرخی را که تیغهای آهنین به آن نصب کرده بودند از روی بدنش گذراندند اما با آنکه سه بار او را کشتند هر سه بار زنده شد و سرانجام هم نمرد تا آنکه دشمنانش به آتشی که از آسمان فرستاده شد هلاک شدند...."