درباره نظر چشم چه میدانید
از مدوسا یا اسطوره چشم زخم چه می دانید
مدوسا یکی از مشهورترین اساطیر یونان در زمان فرمانروایی زئوس خدای اسمانها و پوزئیدون خدای دریا ها زندگی می کرده مدوسا زنی زیبا با چشمان ابی خیره کننده به عنوان کاهن معبد اتنا موظف بوده باکره باقی بماند ولی او با پوزئیدون خدای دریاه هم بستر می شود و اتنا از این موضوع خشمگین می شود و او را نفرین ایدی می کند و او تبدیل به موجودی با موهای پر از مار و چهره ای بسیار زشت که به هرکس نگاه می کرد تبدیل به سنگ می شد می کند
و در غاری تنها زندگی می کرده و بدلیل ترس هرا همسر زئوس از پهلوان اسطوریی به نام پرسئوس را برای جنگ با او میفرستد و در نهایت پرسئوس به وسیله یک سپر به شکل اینه که مدوسا نمی تواند به ان نگاه کند سرمدوسا را از تن جدا می کند از بدن مدوسا اسب بالدار ابدی به نام پگاسوس خارج می شود که ان را به هرکول هدیه می دهد و سر مدوسا را به اتنا می دهد تا بروی سپر جنگی خود قراد دهد تا هرکس به ان نگاه می کند سنگ شودبعدها مجسمه مدوسا بر سر در ورودی کاخها و معابد زیبا قرار دادن تا از نگاه بد در امان باشد به مورور زمان این مجسمه تبدیل به چشم مدسا با یک نقطه سیاه و دور ان ابی تبدیل شد در حال حاضر در بسیاری از مکانهای تاریخی شما می توانید نماد مدوسا را بروی بسیاری از معابد قدیمی و کاخها و کتابخانه ها مشاهد کنید
سلام حتما شما هم این تصویر براتون اشناست ، بله درست نظرچشم ایا می دونید از کجا اومده و یااصولا چه داستانی پشت این قضیه وجود داره پس با شباویز پرواز همراه باشید تادرباره این افسانه بیشتر بدونید
درسالهای بسیار دور زمانی که خدایان زیادی در زمین بودن زن زیبایی با چشمان ابی و موهای دلفریب زندگی می کرد نام این زن مدوزا یا مدوسا بود او که خود را زیباترین زن دنیا می دانست با پوزئیدون خدای دریا در معبد آتنا ازدواج می کنند، و از او باردار می شود که این امر باعث خشم خدایان زئوس و افرودیت می شود و او را نفرین می کنند و این امر باعث می شود که چهره مدوسا مانند گورکن و موهای او به شکل مار و چشمان ابی او باعث این می شود که به هرکسی نگاه می کند تبدیل به سنگ شود
از این رو مدوسا در غاری پنهان می شود و تبدیل به شیطان مدوسا می شود . از ان به بعد مردان جنگجوی زیادی به مبارزه با مدوسا می روند که همه انها از مدوسا شکست می خورند و تبدیل به سنگ می شوند .
اما پهلوانی به نام پرسئوس با حمایت زئوس به جنگ مدوسا می رود و یا تدبیر و هوش خود سپری صیقلی با خود همراه می برد و مدوسا با نگاه کردن به این سپر براق سر خود را پائین می اندازد (( چون درصورت انعکاس نگاه خود تبدیل به سنگ می شد)) و پرسئوس سر مدوسا را تن جدا می کند .بعد از مرگ مدوسا از درون او اسب بالدار شاخداری بیرون می اید بنام پگاسوس که فرزند مدوسا و پوزئیدون بوده و فنا ناپذیر بودن مدوسا از آن بوده است . پرسئوس سر مدوسا را نزد زئوس می برد و اسب را هم به او هدیه می کند که این اسب در نهایت به هرکولس یا هرکول فرزند زئوس داده می شود تا اسب فنا ناپذیر هرکول باشد.
بعد از این حوادث در زمان بعدتر در زمانی که جنگی میان دو قوم در یونان در می گیرد یکی از فرماندهان به نام هادریان که از نزدیکان پادشاه بوده و اطرافیان به او حسادت می کردند بر اساس تاکتیکهای جنگی به سربازانش دستور عقب نشینی می دهد ،افراد حسود از این موقعیت استفاده کرده و به پادشاه می گویند که او به شما خیانت کرده است به همین دلیل پادشاه دستور می دهد که او را اعدام کنند .
پس از پایان جنگ پادشاه متوجه اشتباه خود می شود و دستور می دهد تا معبدی برای او برپا کنند و همه او را عبادت کنند، در این میان پسر هادریان برای اعتراض به حسودان و کسانی که تحمل دیدن پدرش را نداشتن بر سردر این معبد مجسمه مدوسا را قرار می دهد به کنایه ازاین که هرکس به ان نگاه بد کند سنگ می شود بعد از این ماجرا تمام کسانی که ساختمان زیبا و یا وسیله خاص داشت با کشیده تصویر مدوسا و یا قرار دادن مجسمه مدوسا ان را از شر نگاه بد محفوظ می کردند . یکی از زیباترین این معابد در شهر افسوس شهر کوش اداسی قرار دارد. جهت مشاهده پکیج تورهای کوش آداسی لطفا همین جا کلیک کنید
بعدها و در اثر مرور زمان این مجسمه تبدیل به نظر چشم کنونی شد که به این شکل در امده ، چشمان ابی مدوسا
حالا با این داستان شما چه چیز با ارزشی دارید .........